نویسنده: مریم یزدان پرست
گزارش تازه دیدهبان حقوق بشر، که درست در آستانه چهارمین سالگرد سقوط افغانستان به دست طالبان (۱۴ اسد ۱۴۰۴) منتشر شده، مثل پتکی است که بر سر وجدان جهانی کوبیده میشود. این گزارش، با عنوان «افغانستان در زنجیر طالبان و خاموشی زنان»، تصویری هولناک از زندگی زیر سلطه طالبان ترسیم میکند: جایی که زنان از هستی اجتماعی محو شدهاند، صداهای مخالف خفه شدهاند و بحران انسانی مثل خوره به جان مردم افتاده. بیایید با زبانی صمیمی و انتقادی، این فاجعه را بشکافیم و ببینیم چرا جهان در برابر این ظلم سکوت کرده.
۱. زنان در قفس: طالبان و سرکوب بیرحمانه
تصور کنید در کشوری زندگی کنید که نیمی از جمعیتش، یعنی زنان و دختران، حق ندارند درس بخوانند، کار کنند یا حتی بدون همراه مرد از خانه بیرون بروند. طالبان با ممنوع کردن تحصیل دختران بعد از کلاس ششم، بستن درهای دانشگاهها به روی زنان، و تحمیل قانون عجیبوغریب «امر به معروف و نهی از منکر»، عملاً زنان را به زندان خانگی فرستادهاند. بازرسی گوشیهای شخصی، تفتیش ماشینها و حتی جریمه برای پخش موسیقی یا پوشش «نامناسب»! اینها دیگر فقط محدودیت نیست، این یک دیستوپیای واقعی است که زنان را از حق نفس کشیدن محروم کرده.
دیوان بینالمللی کیفری (ICC) در ۸ جولای ۲۰۲۵ برای هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، و عبدالحکیم حقانی، رئیس دادگاه عالیشان، به اتهام «آزار جنسیتی» حکم بازداشت صادر کرده. اما راستش را بخواهید، این حکم در برابر طالبان که به هیچ قانونی جز قوانین خودشان اعتقاد ندارند، بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است. چرا؟ چون تا وقتی جامعه جهانی فقط شعار بدهد و کاری نکند، این احکام کاغذی چیزی را عوض نمیکنند.
۲. بحران انسانی: وقتی جهان پشت افغانستان را خالی کرد
افغانستان امروز مثل بیماری است که همه از درمانش شانه خالی کردهاند. گزارش میگوید نزدیک به ۱.۹ میلیون مهاجر از ایران و پاکستان اخراج شدهاند، آدمهایی که بعضاً تمام عمرشان را در این کشورها گذرانده بودند. حالا اینها را به کشوری برگرداندهاند که نه کار دارد، نه غذا، نه امنیت. بدتر از آن، آمریکا که تا همین چند وقت پیش ۴۰ درصد کمکهای بشردوستانه را تأمین میکرد، بودجهاش را قطع کرده و بیش از ۴۰۰ درمانگاه به خاطر بیپولی بسته شدهاند. نتیجه؟ سوءتغذیه کودکان، بهخصوص دختربچهها، بیداد میکند و ۲۳ میلیون نفر، یعنی نیمی از مردم افغانستان، برای یک لقمه نان محتاجاند.
حالا به این اضافه کنید اخراج ۸۱ نفر از آلمان در ۱۸ جولای ۲۰۲۵ یا سیاستهای ضدپناهندگی دونالد ترمپ در آمریکا که ویزای بشردوستانه را عملاً تعطیل کرده و حتی حفاظت موقت از افغانها را لغو کرده. اینها فقط عدد و رقم نیست، زندگی آدمهایی است که از ترس طالبان فرار کردند و حالا به همان جهنم برگردانده میشوند. واقعاً این کشورها با این کار چه فرقی با طالبان دارند؟
۳. خاموش کردن صداها: مرگ رسانه و آزادی
طالبان نهتنها زنان را ساکت کرده، بلکه رسانهها را هم خفه کرده است. نشر تصویر انسان ممنوع، محتوای «خلاف اسلام» ممنوع، و هر که حرفی بزند، یا بازداشت میشود یا مجبور به خودسانسور دیگر جرئت ندارند حقیقت را بگویند، چون میدانند طالبان منتظر بهانه است. این یعنی هیچکس نمیتواند جنایات طالبان را گزارش کند، هیچکس نمیتواند صدای مردم را به جهان برساند. و جهان؟ انگار نه انگار! دولتهایی که دم از آزادی بیان میزنند، کجا هستند وقتی رسانههای افغان یکییکی خاموش میشوند؟ یا شاید معامله با طالبان برای گاز و معدن مهمتر از این حرفهاست؟
۴. جهان و یک عذرخواهی بدهکار به افغانها
دیدهبان حقوق بشر خیلی صریح میگوید که کشورهای عضو سازمان ملل در چهار سال گذشته هیچ غلطی برای افغانستان نکردهاند. پیشنهاد ایجاد یک سازوکار بینالمللی برای پیگیری جنایات طالبان، که از سپتامبر ۲۰۲۴ روی میز است، هنوز به جایی نرسیده. حالا قرار است اتحادیه اروپا در سپتامبر ۲۰۲۵ این موضوع را در شورای حقوق بشر سازمان ملل دوباره مطرح کند. اما بیایید روراست باشیم: این جلسات و قطعنامهها تا حالا چه گرهی باز کردهاند؟ وقتی آمریکا بودجه کمکها را قطع میکند، آلمان پناهجوها را اخراج میکند و ایران و پاکستان میلیونها Afghan را به زور برمیگردانند، این قطعنامهها فقط کاغذبازی است.
۵. چرا این فاجعه تقصیر همه ماست؟
این گزارش فقط درباره جنایات طالبان نیست، درباره خیانت جهان به افغانها هم هست. طالبان با زور و وحشت، زنان را از زندگی حذف کرده، رسانهها را ساکت کرده و کشور را به گورستان امید تبدیل کرده. اما این فقط طالبان نیست که مقصر است. جهان با سکوتش، با قطع کمکها، با اخراج پناهجوها و با بیتفاوتیاش، عملاً شریک جرم طالبان شده. فرشته عباسی، پژوهشگر دیدهبان حقوق بشر، درست میگوید: «پیامدهای تسلط طالبان حالا برای همه روشن است.» ولی این روشن شدن چه فایدهای دارد وقتی هیچکس حاضر نیست قدمی بردارد؟
حالا چه کار کنیم؟
- فشار حقوقی بیوقفه: جهان باید پشت دیوان بینالمللی کیفری بایستد و طالبان را تحت فشار بگذارد، حتی اگر اجرای احکام سخت باشد.
- کمک به مردم، نه شعار: بودجههای بشردوستانه باید برگردد، درمانگاهها باز شوند و راههای امن برای رساندن غذا و دارو به زنان و کودکان درست شود.
- پناه دادن، نه اخراج: اخراج افغانها به کشوری که جانشان در خطر است باید متوقف شود. کشورهای غربی باید ویزاهای بشردوستانه را گسترش دهند.
- حمایت از صداها: رسانههای مستقل و فعالان حقوق بشر افغانها نیاز به حمایت دارند تا بتوانند جنایات طالبان را فاش کنند.
حرف آخر:
گزارش دیدهبان حقوق بشر مثل سیلی محکمی است به صورت جهان. افغانستان امروز زندانی است که طالبان کلیددارش شده و جهان با بیتفاوتیاش درهایش را قفل کرده. زنان، کودکان، و همه آنهایی که روزی خواب آیندهای بهتر را میدیدند، حالا در این زندان گرفتارند. اگر امروز کاری نکنیم، فردا نه فقط افغانستان، بلکه وجدان خودمان هم در زنجیر خواهد بود. جهان به افغانها یک عذرخواهی بزرگ بدهکار است، و وقتش است که این بدهی را با عمل، نه با شعار، ادا کند.